ظهور دانش سایت و وبسایت ها

از ميانه دهه 1990 كه وب جهان گستر شد ، تاكنون ، گستره‌اي افزون بر پانزده ميليارد صفحه پيدا كرده كه تقريباً تمامي جنبه‌هاي زندگاني مدرن را متاثركرده است . امروزه ،

پيشه بسياري از افراد به وب وابسته شده است . رسانه‌ها ، بانكداري وخدمات بهداشتي توسط وب دگرگون مي‌شوند . حتي دولت‌ها برآنند كه چگونه كشورهاي خود را با آن بگردانند . اما حقيقتي كه كمتر مورد توجه بوده ، آن است كه وب بيش از مجموعه صفحه‌هاي آن است . ويژگي‌هاي نوظهور بسياري پديدار شده‌اند كه جامعه را دگرگون مي‌كنند . ايميل به پيام رساني فوري منجر شد كه خود به شبكه‌هاي اجتماعي مانندFacebook منجر شده است . انتقال اسناد به سايت‌هاي اشتراك فايل منجر شد كه همين امر خود به پروتكل‌هايي ساخته كاربران مانند سايت‌هاي به اشتراك گذاري ويديو انجاميد . بر چسب‌گذاري محتوا در حال ايجاد اجتماع‌هاي آنلايني است كه هر چيزي از اخبار كنسرت تا نكات آموزشي را براي والدين به اشتراك مي‌گذارند . اما پژوهشگران كم شماري سر گرم بررسي اين هستند كه چنان خصوصيات نو ظهوري واقعاض چطور رخ دادند ، چگونه مي‌توانيم آنها را در اختيار بگيريم ، چه پديده‌هاي تازه‌اي ممكن است در راه باشند يا اين كه هر يك از اين‌ها چه مفهومي براي نوع بشر مي‌تواند داشته باشد . شاخه جديدي از دانش وب ( WebScience ) ، در پي پاسخگويي به چنين مواردي است . زمان‌بندي وقايع منطبق بر تاريخ است  : ابتدا كامپيوترها ساخته شدند وعلوم كامپيوتر در پي آن آمد كه بعد از آن محاسبات را بهبود چشم‌گيري بخشيد . سر آغاز دانش وب به عنوان رشته‌اي رسمي ، نوامبر سال 2006 بود ، هنگامي كه ما دو تن و همكاران ما در MIT و دانشگاه ساوت همپتون در انگليس ، شروع يك طرح تحقيقات دانش وب را اعلام كرديم ، از آن تاريخ تاكنون پژوهشگراني پيشرو از شانزده دانشگاه برتر جهان اين كار را گسترش داده‌اند . اين رشته جديد ساختاروب را نمونه‌سازي مي‌كند اصول ساختاري محرك رشد شگفت‌انگيز آن را شرح مي‌دهد و درمي‌يابد چگونه كنش‌هاي آنلاين انساني توسط عرف‌هاي اجتماعي هدايت شده و مي‌تواند آنها را تغييردهند . اين رشته اصولي را كه مي‌توانند تضمين كننده رشد پر بار اين شبكه باشند ، توضيح مي‌دهد و موضوع‌هاي پيچيده‌اي مانند حفاظت از حريم خصوصي و حقوق دارايي‌هاي فكري را حل و فصل مي‌كند . براي دستيابي به چنين هدف‌هايي ، دانش وب متكي بر رياضيات ، فيزيك ، علوم كامپيوتر ، روان شناسي ، بوم شناسي ( اكولوژي) ، جامعه شناسي ، حقوق ، علوم سياسي ، اقتصاد و رشته‌هايي ديگر خواهد بود . مطمئناً نمي‌توانيم پيش‌بيني كنيم كه اين كوشش نوپا چه چيزها را ممكن است معلوم كند . با اين حال دانش وب تا همين الان هم نگرش‌هايي كليدي ايجاد كرده كه برخي از آنها اينجا معرفي مي‌شوند . اين رشته در نهايت در پي پاسخ گفتن به پرسشهاي بنيادي است : چه الگوهاي تكاملي‌اي رشد وب را هدايت كرده‌اند ؟ آيا ممكن است اين الگوها ناگهان از ميان روند ؟ نقاط تغيير مسير چگونه بر مي‌آيند وآيا قابل تغيير هستند ؟
اگرچه دانش وب به عنوان يك رشته نهاني چنان كاري را نشان داده است . در طول سال‌هاي دهه 1990 جست و جوي اطلاعات با گشتن به دنبال واژگان كليدي در ميان شمار فزاينده‌ صفحه‌ها ، مرتباً محتواي نا مربوط بيشتري را بر مي‌گرداند . بنيان‌گذاران گوگل ، لري پيج و سرگي برين ، دريافتند كه بايد نتايج را رتبه‌بندي كنند . بصيرت بزرگ آنان اين بود كه اهميت يك صفحه ميزان مربوط بودنش بهترا زهمه بر چسب تعداد و اهميت صفحه‌هايي كه به آن لينك داده‌اند ، معلوم مي‌شود . دشواري كار آنجا بود كه قسمتي از اين تعريف ، بازگشتي (recursive ) است : اهميت يك صفحه بر چسب اهميت صفحه‌هايي كه به آن لينك داده‌اند تعيين مي‌شود ، كه اهميت آنها نيز به بر پايه اهميت صفحه‌هايي كه به آنها لينك داده‌اند ، معلوم مي‌شود . پيج و برين روش رياضي زيبايي براي نمايش اين خصوصيت يافتند و الگوريتمي به نام pageRank ساختند كه از اين خصوصيت بازگشتي بودن بهره ‌برداري كند و صفحه‌ها را به شكل مرتب شده از مرتبط‌ترين تا بي‌ربط‌‌‌ ترين بازدهد . موفقيت گوگل نشانگر آن است كه وب را بايد فهميد ومهندسي كرد . دانش وب به كار هر دو هدف مي‌‌آيد . وب شالوده‌اي از زبان‌ها وپروتكل‌ها است ؛ يك تركيب مهندسي . اما در پس تمامي خصلت‌هاي پديدار شده وب ، فلسفه پيوند ( لينك) دادن محتوا نهفته است . برخي از اين خصلتها مطلوب هستند و بايد در آن تعبيه شوند .به عوان مثال تضمين كردن آن كه هر صفحه‌اي بتواند به هر صفحه ديگري لينك بدهد وب را هم به صورت محلي و هم به طورجهاني نيرومند مي‌سازد . خصوصيات ديگر نامطلوب هستند و در صورت امكان بايد از ساختار حذف شوند ، مانند امكان ايجاد سايتي با هزاران لينك ساختگي كه تنها براي بهبود رتبه جست وجوي آن سايت توسط روبات‌هاي نرم‌افزاري ساخته شده‌اند و در اصطلاح Link farm خوانده مي‌شوند . يكي ديگر از يافته‌هاي نخستين كه ازنظريه گراف برآمد آن است كه به هم پيوستگي وب از قانوني به نام توزيع تواني درجه‌ها پيروي مي‌كند . در بسياري از شبكه‌ها تقريباً تعداد پيوندها به تمام گره‌ها يكسان است . اما روي وب صفحه‌هاي اندكي هستند كه شمار بسياري از صفحه‌هاي ديگر به آن‌ها لينك داده باشند و شمار خيلي زيادي از صفحه‌ها هستند كه تنها چند صفحه معدود به آنها لينك داده‌اند . وقتي كه البرت لازلو باراباسي و همكارانش از دانشگاه Northeastern ، اصطلاح scale-free ( مستقل از مقياس ) را براي مشخص كردن چنين شبكه‌هايي ابداع كردند بسياري شگفت‌ زده شدند ، زيرا فرض كرده بودند صفحه‌‌هاي وب شمار ميانگين نسبتاً يكساني لينكهاي از خود و به خود را دارند . در شبكه‌هاي مستقل از مقياس حتي اگر اكثريتي از گره‌ها بر چيده شوند ، بازهم محتمل است كه مسيري از يكي از گره‌هاي باقي‌مانده به هر گره ديگروجود داشته باشد . در عين حال بر چيدن شمار نسبتاً كمي از گره‌ها يا هاب‌هاي داراي لينك‌هاي پر شمار ، به ازهم گسستگي چشم‌گيري منجر مي‌شود . اين تحليل براي شركتها و سازمانهايي كه چگونگي مسيريابي اطلاعات روي وب را طراحي مي‌كنند ، خواه فراهم آورندگان ارتباطات باشند يا آزمايشگاه‌هاي پژوهشي تعيين كننده است و به آن‌ها امكان مي‌دهد يك افزونگي دروني تعبيه كنند كه ترافيك را تعديل كرده و شبكه را در برابر حمله‌ها مقاوم تر كند . درك شبكه‌هاي مستقل از مقياس كه از تحليل وب به دست آمد ، كارشناسان را بر انگيخت تا سيستم‌هاي شبكه‌اي ديگر را بكاوند . از آن زمان آنها توزيع‌هاي قانوني تواني درجه‌ها را درحيطه‌هاي دور از ذهني همچون ارجاعات مقاله‌هاي علمي و قراردادهاي تجاري پيدا كرده‌اند . نتيجه اين كار به مركز كنترل و پيشگيري از بيماري‌هاي امريكا كمك كرد تا مدل‌هاي سرايت بيماري‌هاي جنسي را بهبود دهد و به زيست شناسان نيز كمك كرد تا بر هم كنش‌هاي پروتئين‌ها را بهتر دريابند . تحليل علمي همچنين مشخص كرده كه وب مسيرهايي كوتاه وجهان‌هايي كوچك دارد . دانكن جي واتس و استيون اچ استروگاتس در دهه 1990 هنگامي كه در دانشگاه كرنل بودند ، نشان دادند كه اگر چه وب بزرگ بود يك كاربرمي‌توانست از يك صفحه با حداكثر 14 كليك به هرصفحه ديگري برسد . اما براي درك كامل اين ويژگي‌ها ، بايد درك كنيم كه وب يك شبكه اجتماعي است . درسال 1967 روانشناسي از دانشگاه هاروارد به نام استنلي مي‌گرام ، از ساكنان شهر اوماها در ايالت نبراسكا و شهر ويچيتا در ايالت كانزانس خواست تا سعي كنند بسته‌اي را به شخصي بفرستند كه تنها نام وبرخي خصوصيات كلي او را مي‌دانند و اين كه در شهر بوستون زندگي مي‌كند . اين افراد بايد بسته را به واسطه‌اي مي‌فرستادند كه فكر مي‌كردند ممكن است درباره چگونگي يافتن شخص مورد نظر بيشتر بداند واونيز مي‌توانست بسته را به واسطه‌اي ديگربفرستد . در نهايت از ميان حدود سيصد بسته ، 64 تا به دست گيرنده مورد نظر رسيدند . به طور ميانگين تعداد واسطه‌هاي مورد نيازشش تا بود كه ريشه اصطلاح معروف « شش درجه جدايي » گرديد . اما به تازگي واتس كه حالا در دانشگاه كلمبيا است كوشيد تا اين آزمايش را با يك ايميل كه روي وب ارسال مي‌شد ، تكرار كند و در مسيريابي با ناكامي مواجه گشت . به طور مشخص اگر اشخاص انگيزه‌اي براي فرستادن يادداشت به نفر بعدي نداشتند مسير از كار مي‌افتاد . با اين حال انگيزه‌هايي خيلي جزئي هم اوضاع را بهبود مي‌داد . آموزه اين مشاهده‌ها آن است كه ساختار شبكه به تنهايي همه چيز نيست رونق شبكه‌ها وابسته به كنش‌ها ، راهبردها و دريافت‌هاي افرادي است كه درآن قرار گرفته‌اند . براي آن كه واقع بينانه دريابيم چرا وب ساختار سودمندي از مسيرهاي كوتاه دارد لازم است بدانيم چرا مردماني كه محتوا را به شراكت مي‌نهند آن را به چيزهاي ديگر پيوند ( لينك) مي‌دهند . محرك‌هاي اجتماعي ( هدف‌ها ، تمايلات ، علاقه‌ها ، و گرايشها ) . جنبه‌هاي بنيادي چگونگي ايجاد لينك‌ها هستند . فهم وب دقيقاً همان قدر كه نيازمند بينش در رياضي وعلوم كامپيوتر است ، بينش درجامعه‌شناسي و روانشناسي را نيز مي‌طلبد .

از خرد تا كلان

يك حيطه اصلي دانش وب به كشف آن خواهد پرداخت كه چگونه يك نوآوري فني كوچك مي‌تواند آغازگر پديده اجتماعي بزرگي باشد . يك نمونه برجسته آن ، ظهور وبلاگستان (blogesphere ) است . اگرچه مرورگرهاي نخستين راه سرراستي براي اشخاص عادي فراهم نمي‌آوردند تا انديشه‌هاي خود را منتشر كند تا سال 1999 برنامه‌هاي بلاگ نگاري انتشار شخصي يا selfpublishing را بسيار آسان‌تر كرده بودند . اخگر وبلاگ‌ نويسي ازآن به بعد زبانه كشيد زيرا وقتي مردم بحثي از درون ذهن خود را مطرح مي‌كردند افراد ديگري را هم با ديدگاه‌هاي مشابه مي‌يافتند كه به آساني مي‌توانستند انجمني از هم فكران را تشكيل دهند . برآورد دقيق اندازه وبلاگستان دشواراست موتور جست وجوي پيشتاز ديويد سيفري كه technorati خوانده مي‌شود در ماه مي سال 2008 رد بيش از 112 ميليون وبلاگ در سراسر جهان را دنبال مي‌كرد عددي كه احتمالاً تنها تعداد بسيار كمي از72 ميليون وبلاگي را كه گفته مي‌شود در چين هستند شامل مي‌شود اندازه هرچه كه باشد اين رشد انفجاري نياز به توضيحي دارد . بر پايه برخي شواهد ساخت مكانيزم‌هايي بسيار ساده ب trackback به اين رشد كمك كردند .

اگر يك وبلاگ نويس يادداشتي در توضيح ( comment ) يا ارجاع به يادداشتي در يك وبلاگ ديگر بنويسد .  trackbackوبلاگ منبع را با يك ping   از اين امرآگاه مي‌كند اين اعلام آگاهي وبلاگ منبع را قادر مي‌سازد تا خلاصه‌اي از همه كامنت‌ها و لينك‌هايي را كه به آن‌ها داده شده نمايش دهند . به اين ترتيب گفت وگوهايي بر مي‌خيزد كه چندين وبلاگ را فرا مي‌گيرد وبه سرعت شبكه‌اي از افراد علاقه‌مند به موضوع‌هايي خاص را شكل مي‌دهد . اينجا هم دوباره بخش‌هاي بزرگي از ساختار وبلاگ با مسيرهاي كوتاهي به هم پيوند مي‌يابند نه تنها ميان خود وبلاگ‌‌ها و وبلاگ‌ نويسان بلكه ميان موضوع‌ها و يادداشت‌هاي نوشته شده نيز اين پيوندها شكل مي‌گيرد .همچنان كه وبلاگ ‌نويسي شكوفا شد . پژوهشگران به سرعت ابزارهايي شگفت‌انگيزشيوه‌هاي اندازه‌گيري و مجموعه‌داده‌هايي براي ردگيري پخش يك موضوع در فضاي وبلاگ‌ها ساختند . متيوهرست تحليلگري اجتماعي از MicrosoftLiveLabs به مدت شش هفته داده‌هاي لينك‌ها را گردآوري كرد و نموداري از فعال‌ترين و به‌هم پيوسته‌ترين بخشهاي وبلاگستان فراهم آورد.

اين نمودار نشان داد كه تعدادي از وبلاگ‌ها بسيار محبوب هستند و روزانه پانصد هزار شخص متفاوت از آنها بازديد مي‌كنند . لينك دادن يا اشاره شدن به وبلاگي ديگر توسط يكي از اين ابربلاگها تضمين كننده ترافيك زيادي براي سايت موردارجاع است . اين نمودار همچنين گروه‌هاي مجزايي از علاقه‌مندان سخت‌كوش را نشان مي‌دهد كه تماس زيادي با يكديگر دارند اما به ندرت با وبلاگ‌نويسان ديگر ارتباط برقرار مي‌كنند . وبلاگستان اگر درست مورد استفاده قرار گيرد مي‌تواند محيط نيرومندي براي گسترش يك انديشه يا سنجيدن ميزان تاثير يك ابتكار سياسي يا موفقيت محتمل عرضه يك كالا باشد . در روز آغاز عرضه آي فون شركت اپل كه بسياري منتظرش بودند 1/4 درصد تمام پست‌هاي جديد به اين واقعه مربوط بود . يكي از چالش‌ها آن است كه دريابيم اين پخش‌شدگي چگونه نگرش ما را درباره روزنامه‌ نگاري و تفسير ( احتمالاً ) عوض خواهد كرد . چه مكانيسم‌هايي مي‌توانند خوانندگان وبلاگ‌ها را مطمئن سازند كه وقايع نقل شده موثق هستند ؟دانش وب مي‌تواند راه‌هايي براي بررسي كردن اين مسئله كه منشا اطلاعات خوانده مي‌شود بيابد و قواعدي كاربردي درباره شرايط استفاده دوباره از آن ارائه دهد . طرح دنيل ويتزنر در MIT با عنوان داده‌كاوي شفاف پاسخ گو دقيقاً همين كار را مي‌كند .

ظهور معني شناسي

پديده‌اي نوظهور كه از پژوهش هماهنگ نيز بهره مي‌برد ظهور وب معنايي است شبكه‌اي از داده روي وب يكي از چندين نتيجه وب معنايي آن است كه نويد پاسخ‌هايي بسيار هدف‌مند تر براي پرسش‌هاي ما را مي‌دهد . امروزه جست وجو در گوگل براي Massachusetts under$8,000 toyota used cars for sale in western ( خودروهاي تويوتاي كاركرده فروشي در غرب ماساچوست زير هشت هزار دلار ) بيش از دو هزار صفحه وب كلي را بر مي‌گرداند . وقتي توانايي‌هاي وب معنايي افزوده شوند كاربر به جاي اين‌ها اطلاعات دقيقي درباره هفت يا هشت خودروي مشخص دريافت خواهد كرد . شامل قيمت ، رنگ ، مسافت كاركرد ، وضعيت و مالك و چگونگي خريدن آنها . مهندسان پايه‌هاي نيرومندي براي وب معنايي ابداع كرده‌اند كه يك مورد قابل توجه آن زبان نخستين RDF ( سر نام ResourceDescriptionFramework ) است كه لايه‌اي روي HTML اصلي و ساير پروتكل‌هاي تشكيل‌دهنده صفحه‌هاي وب ايجاد مي‌كند . RDF از طريق مجموعه‌هايي از سه‌گانه‌ها به داده‌ها معني مي‌دهد . هر سه گانه همانند فاعل ، فعل و مفعول يك جمله است . به عنوان مثال يك نمونه سه يگانه مي‌تواند اعلام نمايد كه شخص X فاعل خواهر است با فعل شخص  Y مفعول . مجموعه‌اي از سه‌گانه ‌ها مي‌تواند تعيين كند كه خودروي X تويوتا هست مدلش اينكه خودروي X  است وضعيتش اين كه خودروي X مبلغ 7500 دلار قيمت دارد اين كه خودروي X درLenox است مكانش و اين كه  Lenoxدر ماساچوست غربي قراردارد نتيجه اين سه‌گانه‌ها در كنار هم مي‌تواند آن باشد كه خودروي x در حقيقت پاسخ مناسبي براي جستار ما است . مشخص شده كه اين ساختارساده سه‌گانه روشي طبيعي براي توصيف بخش اعظم داده هايي است كه توسط ماشين‌ها پرداخته مي‌شوند . فاعل‌ها ، مفعول‌ها ، هر يك با يك URI ( سر نام Univer Resource Identifler شناخته مي‌شوند . بنابراين هر كسي مي‌تواند مفهوم يا فعل تازه‌اي را با معين كردن يك URI براي آن روي وب تعريف كند . چنان كه اين تعريف‌‌ها رشد كرده وپيوستگي دروني پيدا مي‌كند متخصصان و علاقه‌مندان رده‌بندي‌ها و هستي‌شناسي‌هايي ( Ontology ) را تعريف خواهند كرد مجموعه‌ داده‌هايي كه دسته‌هايي از اشياء و روابط ميان آن را توصيف مي‌كنند.اين مجموعه‌ها به كامپيوترها را در همه جا كمك خواهند كرد تا اطلاعات مورد نظر را يافته درك كنند ونمايش دهند . چندين گروه هم اكنون در حال ايجاد كردن چارچوب هاي وب معنايي هستند . به خصوص در زيست شناسي و بهداشت و درمان مقاله وب معنايي در عمل نوشته لي فيجن بام را در پرونده ويژه وب معنايي در شماره 89 ماهنامه شبكه ببينيد در ماه مي سال گذشته بيش ازهزار نفر در كنفرانس فناوري وب معنايي در سن خوزه كاليفرنيا شركت كردند . دانش وب دور نماي ايجاد راه‌هاي قوي‌تري براي تعريف كردن پيوند دادن و تفسير نمودن داده‌ها را ارائه مي‌كند .

مثال خوبي از ميزان سودمندي چنين بهره‌برداري از داده‌هاي پيوسته به هم دنياي ويكي‌ها است . ويكي پديا دانشنامه آنلايني كه توسط مردماني از همه جا ايجاد شده تا ماه مي بيش از 2/3 ميليون مقاله به زبان انگليسي داشت . اين مقاله‌ها شامل متن معمولي و قالب‌هايي به شكل كادرهاي اطلاعات است كه مجموعه‌‌هايي از حقايق هستند . اكنون بيش ازاين كادرهاي اطلاعات به زبان انگليسي وجود دارد و برنامه‌نويسان راه‌هاي استخراج كردن آنها را مي‌جويند . يكي از اين كارها ، پروژه DBpedia   است كه كريس بايزروهمكارانش آنرا در Free University of Bbelin و دانشگاه لايپزيك در آلمان شروع كرده‌اند ( قابل دسترسي در http:// Wikipedia.aksw.org) كه از شيوه‌هاي وب معنايي براي جستار در كادرهاي اطلاعات استفاده مي‌كند . اين ابزار مي‌تواند نام تمام تنيس بازاني را كه در مسكو زندگي مي‌كنند يا نام تمام شهرداران شهرهايي در امريكا را كه درارتفاع بيشتر از هزار متر قرار دارند جست وجو كند و جواب دقيقي بدهد (شماره4 ) . طبيعتاً دوست داريم ابزاري مشابه را براي تمام وب داشته باشيم . اما ايجاد كردن چنين ابزاري نيازمند آن است كه داده‌هاي بيشتري روي وب به صورت مجموعه‌هاي به هم پيوسته RDF نمايش داده شوند . در همين ضمن معلوم مي‌شود كه ساختار پيوندي DBpedia نيزاز همان قانون‌هاي تواني كه براي وب يافته شده بودند پيروي مي‌كند همانطور كه برخي صفحه‌ها در وب اسناد ( متني ) رتبه بالاتري دارند . داده‌هاي وب معنايي هم وضعي همانند آنها دارند . درهمين حين Oded Now از موسسه پلي تكنيك دانشگاه نيويورك دانشگاه به تدريج مشخص مي‌كند كه چرا نويسندگان ويكي پديا مدخل‌ها را به آن مي‌فرستند و چه چيزي انگيزاننده كار آنها است  . محرك‌هاي رواني آشكار شده به ما كمك خواهند كرد تا دريابيم چگونه مردم را به مشاركت در وب معنايي ترغيب كنيم .

چالش‌هاي پيشرو

به ظاهر معقول است كه بگوييم دانش وب ما را در مهندسي كردن و بي بهتر ياري خواهد داد . مطمئناً بطور كامل نميدانيم كه دانش وب چيست پس بخشي از اين رشته جديد بايد يافتن نيرومندترين مفاهيمي باشد كه به رشد خود اين دانش كمك خواهند كرد . شايد بينش‌هايي از طبيعت ميان رشته‌اي اين كار حاصل شوند . براي نمونه شايد مفاهيمي زيست شناختي مانند شكل‌پذيري ( plasticity ) سودمند از آب درآيند . مغز ودستگاه عصبي در طول زندگاني ما با ايجاد و حذف كردن اتصال‌هايي ميان نورون‌ها ( سلول‌هاي مغزي كه درشبكه عصبي ما نقش گره‌ها را دارند ) رشد مي‌كنند و  سازگاري مي‌يابند . تغييردر اين اتصال‌ها در پاسخ به فعاليت درون شبكه است از جمله آموختن ، بي استفاده ماندن و پير شدن .

به همين شكل ، ارتباط‌هاي درون وب نيز رشد و افول دارند . دانش وب مي‌تواند امكان ايجاد پروتكل‌هايي را بررسي كند كه گره‌هاي وب را درصورتي كه هيچ فعاليت ورودي وخروجي‌اي نداشته باشند بگسلد . آيا چنان شبكه‌اي موثرتركار خواهد كرد ؟ مفاهيمي مانند دايناميك جمعيت ، زنجيره غذايي و مصرف كنندگان و توليدكنندگان ، همگي همتاياني در وب دارند . شايد روش‌ها و مدل‌هايي كه براي بوم شناسي ابداع شده‌اند ما را ياري دهند تا اكوسيستم ديجيتال وب را بهتر بشناسيم اكوسيستمي كه ممكن است تنها با يك رويداد عمده ( همانند تندبادها) يا با فرسايشي دقيق اما يكنواخت ( مانند گونه‌هاي مهاجم ) ، مستعد آسيب ديدن باشد . همچنين لازم است بر آوردي از گستره موارد حقوقي انجام دهيم قوانين مربوط به دارايي‌هاي فكري و حق تاليف ديجيتال هم اكنون مورد منازعه هستند . در محيط‌هاي مجازي مانند secondlife مسائل بسيار جالبي بر آمده‌اند براي نمونه كه درآن‌ها ميليون‌ها نفر چيزهاي كوچكي بر محتواي نخستين مي‌افزايند نيز منتقل مي‌شوند ؟ مسئله ديگر آن است كه آيا مي‌توانيم قوانين استفاده را درون خود محتوا تعبيه كنيم ؟ نمونه‌اي از چنين چارچوبي كه Creative Commons خوانده مي‌شود به پديدآورندگان ،دانش پيشگان ، هنرمندان و معلم‌ها امكان مي‌دهد تا كار خلاقانه خود را به آساني با آزادي‌ها و محدوديت‌هايي كه مي‌خواهند با آن باشد نشانه‌گذاري كنند . نكته مهم آن است كه اين نشانه‌ها فراهم كننده داده‌هاي RDF توصيف كننده گواهي نامه هم هستند و يافتن خودكار آثارو درك كردن شرايط استفاده از آن‌ها را نيز آسان مي‌سازند . دانش وب مي‌تواند تعيين كند كه آيا گواهي نامه‌هايي به سبك Commons بر انتشار اطلاعات اثري دارند يا خير .
جامعه‌شناسي حيطه‌ديگري براي بهره‌برداري است . به عنوان مثال براي ارائه راه‌هاي بهتري به  كاربران وب جهت تعيين قابل اعتماد بودن مطالب يك سايت به پژوهش نيازداريم چگونه مي‌توانيم دريابيم مطالب يك سايت قابل اعتمادند ؟ ايده اوليه وب ابزاري براي پژوهش گراني بود كه كاملاً به هم اطمينان داشتند . شيوه‌هاي نيرومند امنيتي در وب تعبيه نشده‌اند . از آن زمان تاكنون ما با پي آمدهاي اين مسئله زيسته‌ايم .

در نتيجه پژوهش‌هاي مهمي بايد به مهندسي لايه‌هاي اعتبار و اصالت در برهم كنش‌هاي وب اختصاص يابد . هم گرايي هويت‌هاي ديجيتال و فيزيكي ما فرصت‌هايي را براي پيشرفت عرضه مي‌كند مانند يكپارچه ساختن خدمات مالي پزشكي اجتماعي و تحصيلي براي هر كدام از ما اين فرصتي براي دزدي هويت راهزني سايبرو گردن كشي سايبرو جاسوسي ديجيتال نيز هست . دانش وب مي‌تواند كمك كند تا بر سودمندي‌هاي آن بيافزاييم و بدي‌هايش را چاره كنيم . پيش از آنكه پتانسيل غني وب به كمال مورد بهره‌برداري قرار گيرد با پرسش‌هاي گوناگون ديگري نيز بايد رودرو شد . هنجارهاي اجتماعي چگونه بر قابليتهاي تازه اثر مي‌گذارد ؟ حفاظت آنلاين از حريم شخصي ، حقوق دارايي‌هاي فكري وامنيت را چگونه مي‌توان فراهم آورد ؟ چه گرايش‌هايي مي‌توانند وب را چند پاره كنند ؟ افراد بسياري روي قسمت‌هايي از اين پرسش‌ها كار مي‌كنند .  دانش وب مي‌تواند اين كوشش‌ها را گردهم آورد و بينش‌هاي حاصل از آنها را تركيب كند . بايد مجموعه‌اي از پژوهشگران ، توسعه دهندگان ، افراد حرفه‌اي و كاربران را در گستره وسيعي از مهارت‌ها وموضوع‌ها پرورش دهيم . آنها ما را ياري خواهند داد تا وب را تماماً درك كنيم و دريابيم چگونه آن را براي قرن بيستم و يكم و فراتر ازآن طراحي كنيم .

نویسنده مطلب
علی پامناری

دیدگاه کاربران

  • بهروز
    10 سال, 8 ماه پیش
    با سلام با تشکر استفاده کردم اما نیاز به تمرین زیاد دارد

این وب سایت متعلق است به آذین وب (طراحی سایت در اصفهان) و تمامی حقوق آن محفوظ است.

طـبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای هرگونه کپی برداری از قالب پیگرد قانونی دارد.